شوخـی!

ساخت وبلاگ

 

امروز هم از آن روزهای بَد است. . .


کمتر کسی از اطرافیانم می داند روزهای خوب و بدِ من به چه بستگی دارد؟


این روزها، زندگی کردن ندارد وقتی هر چیزی دُرُست در جایی که باید باشد نیست!


می شود چشمهایت را برای چند دقیقه قرض بگیرم؟

 

نتــرس! نمیدُزدم اسبابِ بازی هایت را!

 

میخواهم ببینم شاید خدا یادش رفته باشد چشمانِ من را رنگ کند،

 

قلبت را لحظه ای در سینه ام بگذار شاید حواسش پرت شده و قلبِ مرا تنگ آفریده،

 

یا لب و دهانت را، شاید ماری، خاری در من جا گذاشته، سالهاست به دنبالش میگردد و هر چه زمین را تکان می دهد پیدا نمی کند...

 


 

 

باید بدانم در حق کداممان اجحاف کرده یا نه؟

 

چه چیز در من جا مانده یا چه چیز در تو نگذاشته که از زمین تا آسمان هم بالاتر میزند تفاوت هایمان!

 

باید اعتراف کند که خطـا کرده، که خُـدا هم خطا می کند!

 

یا اعتراف کند تو را از من دوست تر میداشته، که خـُدا هم تبعیـض می گذارد!

 

من از این افکار ذره ذره آب می شوم...

 

کوچک میشوم و تب می کنم...

 

تــَب که می کنم، بیمار می شوم...

 

تـو پرستاری میدانی، دلسوزی میدانی و عاشق کردن را از همشان بهتر،،،

 

اما من تنها محاسبه می دانم و میشِمارم!

 

و بسیار میشمارم...

 

مثل روزهایی که نمیتوانستی در "کنـارم" باشی و شب هایی که نخواستی باشی!

 

یا اینکه چندبار از کلمه "دوسـتت دارم" استفاده کرده ای !

 

حساب کنم؛ اگر می بودی چه تعداد میشد و تا الان چقدر بدهکارِ من شده ای!

 

دُرست است که من مهندسی نمی دانم... طبابت نیز... عشق را از همه بیشتر

 

در مقابل چیزهایی هم هست که تو ندانی و من هم تلاشی برای فهماندنش نکنم!!!

 


 

 

آدم ها خیال می کنند زندگی حولِ آنها میگردد و اگر روزی نباشند کُمِیت زندگی لَنگ میماند!

 

آدم ها خیالبافی می کنند و برای هم نقش بازی می کنند...

 

 نقشِ دوست، نقشِ دشمن، نقشِ زن، نقشِ مَرد، نقشِ عاشق و علی الخصوص نقشِ عاشق...

 

من نمی دانم روی پیشانیِ همجنسانم چه نوشته شده که خواندنی نیست و محـکـومـند به اشتباه کردن!

 

که مُدام اِصرار دارند به ضعیفتر از خود تکیه میزنند...

 

و مُدام زندگی نمی کنند...

 

میبینی؟! راهی تا فمینیست شدنم نمانده...

 

مــَن، لیـلی، شیـریـن و هر دخـتری که از عشـق شُـهره ی شـهر شد،

 

همگی زخـم خورده ایم!

 

بعضی روزها واقعـاً اضــافی اند. . .

 

 


 

marya1370

خسته!...
ما را در سایت خسته! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marya1370 بازدید : 152 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 1:04